زندگی دوباره من

من دزیره هستم ، زندگی کاری و تحصیلی خوبی دارم اما یک زندگی مشترک نه چندان موفق رو پشت سر گذاشتم و در مرحله جدیدی از زندگیم هستم

زندگی دوباره من

من دزیره هستم ، زندگی کاری و تحصیلی خوبی دارم اما یک زندگی مشترک نه چندان موفق رو پشت سر گذاشتم و در مرحله جدیدی از زندگیم هستم

روزنوشت-41

میدونم خیلی دیر دیر مینویسم اما دلیلش شاید این باشه که گاهی انقدر درگیر کار میشم که وقتشو پیدا نمیکنم و گاهی هم که وقتشو دارم نوشتنم نمیاد ...  

این روزا پرم از احساسات ضد و نقیض ... گاهی خوبم و گاهی نه ...

امروز که اصلا خوب نیستم ، اوضاع جسمیم بد نیست اما اوضاع روحیم نه ...

میدونم استرس و اعصاب داغون اصلا واسه نی نی م خوب نیست اما نمیدونم چرا انقدر عصبی شدم و احساساتی ، با هر چیز کوچیکی اشکم سرازیر میشه و اصلا هیچ کنترلی رو احساسم ندارم.

نگرانیام برای آینده کاری و درسیم و وضعیت بچه م در آینده هر روز رو به افزایشه ، همش نگرانشم ...

دیروز پیش دکترم بودم و از اضافه شدن وزنم که به طور وحشتناکی رو به افزایشه شاکی بود میگفت نباید در عرض این 4 ماه 10 کیلو وزن اضافه میکردی اما من فکر میکنم دلیلش این بوده که چون قبل از بارداری مرتب رژیم داشتم و ورزش میکردم الان بدنم شک شده و خودشو ول کرده وگرنه خوراکم فقط کمی بیشتر از قبل شده ، این موضوع هم شده قوز بالا قوز حالا .... کی میخاد این وزن رو که مطمئنا خیلی بیشتر هم خواهد شد به قبل برگردونه ؟؟؟؟؟


این روزا بیشتر از هر چیزی نیاز به آرامش دارم که ندارم ...

کاش یه جا پیدا میشد آرامش میفروختن ، کااااااااش........



نظرات 5 + ارسال نظر
آشتی شنبه 18 بهمن 1393 ساعت 11:55

آرامش در وجود من و توئه. باید بگردیم پیداش کنیم. این حالتت، مال بارداریه. به خودت مسلط باش و دنبال چیزهایی باش که آرومت میکنه!

ممنون عزیزم از کامنت آرامش بخشت ...
خیلی دوست دارم انقدر وقت داشتم که دنبال آرامش باشم ....

افروز پنج‌شنبه 16 بهمن 1393 ساعت 10:50 http://darhamnevesht.blogsky.com/

مال تغیرات هورمونیه عزیزم
ایشالا درست میشه
مراقب نی نی ت باش
براش آهنگ شاد بذار و تا می تونی باهاش حرف بزن
راستی
انگلیسی زیاد باهاش حرف بزن
خیلی زیااااد
بعد میبینی از 2-3 سالگی باهات سروع می کنه زبان کار کردن!
جدی می گم

ممنونم فدات شم ...
راستش تا حالا انگلیسی باهاش حرف نزدم اما جالبه امتحان میکنم ....

نازلی پنج‌شنبه 16 بهمن 1393 ساعت 10:22

دزیره جون عزیزم اینها طبیعیه و در خیلی مادرها هست اما باید مواظب باشی چون مستعد افسردگی بعد زایمانی
به نظرم از الان در موردش با دکترت صحبت کن تا به همسرت آگاهی بده
تغییرات هورمونی مزید بر علته
چاق شدن هم منم احتمال میدم مال شوک بدنت باشه اما دکتر خودش بهتر میتونه راهنماییت کنه
مواظب خودت باش و استرتست کم کن
به جای زوم کردن روی نگرانی های نی نی روی کارهای خوشکل و جالبی که میتونی با اون انجام بدی زوم کن

ممنونم عزیزم از لطفت
دارم سعی میکنم اگه دور و بریا بذارن

ندا چهارشنبه 15 بهمن 1393 ساعت 15:23 http://mydailyhappenings.blogfa.com/

انشالله به سلامتی نی نیت به دنیا میاد
من تجربه ی بارداری ندارم ولی فکر کنم استرست طبیعیه
مواظبه خودت و نی نیت باش عزیزم

ممنون ندا جون ...
چه جالب که تو مامانی اما باردار نشدیا....

طلوع چهارشنبه 15 بهمن 1393 ساعت 09:39

دزیره عزیز من تازه با وبلاگت آشنا شدم. انشاالله این دوران رو در نهایت سلامت و آرامش سپری کنی و نی نی سالم و سلامت بیاد تو آغوش تون، بخشی از اون ناراحتی ها و اشک ها و دپرس بودن ها طبیعیه و به دلیل تغییرات هورمونی شدیده!!راستی نی نی جون دخملیه یا پسملی؟؟

سلام عزیزم ، ممنون از لطفت
میدونم طبیعیه اما اتفاقات دور و برمونم مزید بر علته ...
نی نی هنوز معلوم نشده ، هفته بعد که سونو آنومالی دارم احتمالا بهم بگن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد