روزنوشت-14

واقعا که این روزه گرفتن دیگه داره بدجوری بهم فشار میاره ، مخصوصا با وضعیت فجیع کم خونی من که اصلا نمیدونم روزه گرفتن برام ضرری داره یا نه ؟؟ خواهشا اونایی که از این طرفا رد میشن ، خاموشن یا روشن اگه تجربه ای در این زمینه دارن یه راهنمایی بکنن...


علاوه بر اینکه من الان یه عالمه کار دارم ، خرید دارم که معمولا مغازه ها تا قبل افطار بازن که اون موقع من سرکارم و بعد افطار که من وقت دارم اونا تعطیلن ... خلاصه من موندم با یه دنیا کار ناتموم...

از یه طرفم برای خرید لوازم ، پول لازم دارم که درخواست وام دادم که اونم هنوز جوابش نیومده ، من موندم تو کار این بانکها که با 30% سودی که از ملت میگیرن دیگه ناز کردنشون چیه ؟؟؟؟ اونم با 2 تا ضامن کارمند کاملا معتبر که نامه کسر از حقوق بدبختها رو هم گرفتن....


دیروز با دکتر قرار داشتم که بریم یه سر خونه مون  که هنوز یه عالمه کار داره تا آماده بشه، من رفتم تا یه ایستگاه مترو نزدیک محل کارش و اونم اومد اونجا دنبالم ، یه نفر رو آورده بود که توری پنجره ها رو نصب کنه و یه نفرم اومده بود که کار داخل کمد ها رو انجام بده ، خلاصه تا 8 اونجا بودیم ، نون هم توی خونه نداشتیم رفتیم توی محله جدیدمون یه دور زدیم ، نون خریدیم و منم زود رفتم از یه سوپرمارکت شیرکاکائو گرفتم ، خوب شد توی مترو از یه خانومی از این نون خونگی ها خریده بودم ، خلاصه تو ماشین افطار کردیم ...

البته یه بار دیگه هم وقتی رسیدیم خونه مفصل افطار کردیم 


خلاصه که بابا من پول لازم دارم ، اونم یه عالمه ، باید واسه خونه جدید وسایل بخرم ، چرا مسئولین رسیدگی نمیکنن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟