روزنوشت-39

میگم مدیون منید اگه فکر کنید من بیشتر از 3 روز تو خونه موندم و استراحت کردم ....

 


 چون روز چهارم صدای مدیرعاملمون دراومد که خانووووم ، من کارام رو هواست بدو بیااااا ... منم فرداش بدو بدو (فکر کن با این پا) به سوی شرکت که کارا رو از رو هوا جمع کنم ... خدارو شکر اینم از مزایای شرکت خصوصیه که اصلا کاری ندارن بابا پات تو گچه چه جوری بری بیای ؟؟؟ فقط بفکر اینن که نمونید خونه حوصله تون سر بره 

خلاصه من تو این چند وقت که غیب بودم ، در حال استراحت نبودم بلکه انقدر درگیر کار و مشغول بودم که اصلا وقت نمیکردم اینجا بنویسم ...

در اینجا باید فریاااااد بزنم و بگم آی کسانیکه کار دولتی دارید قدر کارتون رو بدونید و از مزایای داشتن شغل دولتی بسی لذت وافر ببرید...

این چند وقت 2 بار رفتم دکتر برای نی نی که چکاپ و آزمایشهای لازم رو انجام دادم و اینم بگم که کلی وقتم رو تو بیمارستان صا.رم تلف کردم چون وقتی سر ساعتی وقت داری معمولا 2 ساعت بعدش نوبتت میشه ...

دکتر برام آزمایش و سونو غربالگری نوشت که گفت فقط باید تو همون بیمارستان خودشون انجام بشه  حالا برای 5 شنبه وقت دارم امیدوارم همه چیز خوب باشه ...