چه خوب که آمدی ، چه خوب که آمدی تا بخشی از وجودم نه ، تا همه ی وجودم باشی... چه خوب که دختر شدی ... که حالا و اکنون حکمت خدا را از آفرینشت درک میکنم... چه خوب که آمدی و مطمئنم اگر نبودی دیگر به انتهای این راه رسیده بودم چه خوب که دختر شدی تا درک کنی که زن بودن یعنی چه ؟ چه خوب که آمدی تا بشوی آرامش وجودم چه خوب که آمدی تا بشوی تنها همراه تنهایی های همیشگی و بی پایانم ... چه خوب که میتوانم با تو از خودم بگویم... از دردهای بی انتها... از احساساتی که همیشه و همیشه سرخورده و بی پاسخ باقی ماندند... دخترم تو کنارم باش ، تو کنارم بمان و در چشمه بیکران محبتم رشد کن ، اما همین حالا و همین امروز با من عهدی جاودانه ببند که در تمامی رنجهایی که در این دنیا خواهیم برد ، نشکنی ، نریزی ، استوار بمانی و کنارم باشی تا از وجودت ، در کنارت قرص و استوار بمانم... |